- مشخصات کتاب
- زمزمههای آسمانی
- صلوات (برای سال پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآله)
- معراج سبز (حیّ علی الصلوة)
- صبح و سلام
- با شقایقها (پابهپای شهیدان دفاع مقدس)
- زخم زیتون
- از دریچه زمان
- اشاره
- سالروز ازدواج حضرت علی علیهالسلام و حضرت فاطمه علیهاالسلام
- میلاد حضرت عیسی مسیح علیهالسلام
- شهادت امام محمدباقر علیهالسلام
- سالروز تشکیل نهضت سوادآموزی
- روز عرفه و نیایش
- شهادت مسلم بن عقیل
- عید سعید قربان
- ولادت حضرت امام هادی علیهالسلام
- توطئه استکباری کشف حجاب توسط رضاخان پهلوی
- درگذشت جهان پهلوان تختی
- عید سعید غدیرخم
- قیام خونین مردم قم
- شهادت میرزا تقیخان امیرکبیر
- شهادت میثم تمار رحمهالله
- روز مباهله پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله با مسیحیان نجران
- تو را من چشم در راهم (به آستان حضرت ولیعصر(عج))
در سنگلاخی از بیم و امید، رشته های درماندگی ام را به آستان بنده نوازی ات گره می زنم. آسوده خاطرم که می دانم بی قراری هایم را به ساحل قرار می رسانی، یا غیاث المستغیثین!
تولدی دوباره
ای فناناپذیر جاویدان! به من بیاموز چگونه زیستن را در هوای پاک بندگی ات. شعله ورم کن و در خاکسترم بنشان؛ چون ققنوسی که عاشقانه، آفتاب را در آغوش می کشد تا تولدی دوباره آغاز کند.
زنده ام؛ چون تو می خواهی و تن به مرگ نخواهم سپرد مادامی که تو به نزد خویش نخوانی ام.
چون رود، به دنبال تو/عباس محمدی
عمری ست ابر چشم هایم بر آینه غبار گرفته دلم می بارند، شاید تو را بهتر ببینم. اما دریغ که آفتاب را نمی توان برای شب های گرفتار مانده سیاهی تعریف کرد! تو خود خوب می دانی که عمری ست چونان رودهای سرگردان، به دنبال خویش گشته ام؛ اما هر چه بیشتر رفتم، کمتر یافتم. اگر تو مرا به خودم نشان ندهی، با کدام آفتاب به تماشای آینه ها بروم تا صبح را بفهمم؟ من از پشت قرن ها تاریکی مطلق با تو صحبت می کنم. بین من و تو به اندازه همه روزهای آفرینش فاصله افتاده است.
بی تو سخت است
دست هایم را در مهی غلیظ فراموش کرده ام. پاهایم را به جاده هایی دور سپرده ام که آغاز گمراهی اند. حنجره ام سال هاست صدای آوازهای داوودی را فراموش کرده است. ای کاش می توانستم دو رکعت در دامنه زلال عشق تو بخوانم! می دانم که از قبله تو دور افتاده ام؛ چنان که از قبیله خویش. کاش ماه، به شب های تاریک من برگردد!
چقدر تنهایی و تاریکی بی تو سخت است! ای همه نور! من زندگی بی تو را نمی خواهم.
ص:2